مبانی نظری و پیشینه تحقیق فرار مغزها

دسته بندي : گوناگون » مبانی نظری
مبانی نظری و پیشینه تحقیق فرار مغزها به صورت کامل و جامع در حجم 41  صفحه در فرمت word


فصل دوم
ادبيات و پيشينه تحقيق
فرار مغزها چيست؟
معناي اصطلاحي فرار مغزها عبارت است از : مهاجرت تخصص كه در هر جامعه به علم، دانش، تخصص و مهارتهاي فني آنان نياز دارد. ولي اين نيروها به دلايل نختلف مهاجرت دايمي يا نيمه دايمي را به كشورهاي ديگر ترجيح مي دهند پديده اي با عنوان گريز يا فرار مغزها مسئله اي است كه امروزه همه كشورهاي در حال توسعه و يا توسعه يافته با آن مواجه هستند.
بدين لحاظ پرداختن به علل و عوامل موثر بر اين پيدده ضروروي است. به رغم اينكه كارشناسان، مهاجرت را امري طبيعي مي دانند ولي نوع خطراناك آن را به عنوان يك آسيب جدي اجتماع مورد بررسي قرار مي دهند كه بايد با شناخت دقيق و علمي از خسارت احتمالي و قطعي آن جلوگيري به عمل آورد به اعتقاد كارشناسان آنچه در 5 سال گذشته در ايرات تداوم يافته است. موج مهاجرت خطرناكي است كه تحصيل كردگان و متخصصان را با خود به سوي كشورهاي غربي سرازي مي كند.
يكي از ابعاد بحران فرار مغزها، بعد اجتماعي و جامعه شناختي آن است. اينكه چه عوامل اجتماعي و فرهنگي باعث شده تا فرزندان مستعد اين آ ب و خاك احساس خطر نموده و از بيم آينده راهي ديار غربت شوند. يكي از جامعه شناسان و استادان دانشگاه تهران در مورد ريشه يابي علل مهاجرت مغزها به كشورهاي پيشرفته مي گويدك اين مهاجرن تنها مختص ايران نيست اصولا كشورهاي توسعه نيافته ، در حفظ مغزها و متخصصان خود ناتوان هستند و به عكس كشورهاي پيشرفته در جذب اين نيروهاي بسيار فعال كسي كه اهل دانش و تحقيق است ممكن است تنگناهاي معيشتي و سختي زندگي را تحمل كند و رفتارهاي ناهنجار اجتماعي را نيز با ديده اغماض بنگرد. به شرط اينكه لااقل در محيط دانشگاه براي دانسته هاي او اهميت قائل شوند و امكانات علمي ئ پژوهشي را براي او فراهم آورند، ولي مسئولان آموزش عالي كشور در اين زمينه چه كردند؟ آيا به وظيفه اصلي خويش كه آماده سازي محيط دانشگاه براي تحقيق و تتبح وتامين امكانات و نيازهاي كمك آموزشي اساتيد و نيز فراهم نمودن محيطي آرام و به دور از تشنج براي استاد و دانشجو است عمل كردند؟
در حمايت از المپيادي ها بايد امكانات خاصي را بكار گرفتع چرا چون اولا كشورهاي پيشرفته در پي شكار آنان هستند و ثانيا كشور ما توان استفاده از اين استعدادهاي درخشان را ندارد. پژوهش و تحقيق نسبت به جمعيت كشور در راستاي تامين نيازهاي جامعخ در سطح بسيار پايين قرار گرفته است. در حال حاضر كشور ما متاسفانه از كمبود نيروي انساني ماهر و متخصص رنج مي برد در سطح دانش فني نيروي انساني ما در حدي نيست كه بتواند از تكنولوژي پيشرفته و پيچيده موجود جهان به نحو قابل قبول استفاده نمايد.
در دنياي امروز ثروت از فراست حاصل مي شود نه از محبت و شفقت طاقت فرسا و كمر شكن فن آوري زير بناي قدرت سياسي يك كشور در سطوح بين المللي است.

فرار مغزها يا فراري دادن مغزها
پديده مهاجرت سرمايه انساني معروف به فرار مغزها ، سالهاست که در کشورهاي در حال توسعه و عقب مانده ، به يک معضل جدي و تهديد کننده فرآيند رشد و توسعه تبديل شده است.
اين پديده جهاني و همگاني با معنا و مفهوم امروزي آن به صورت يک فرايند مستمر از پايان جنگ جهاني دوم پديدار شده و تاکنون نيز ادامه دارد.

فکر مهاجرت و زندگي در يک محيط بيگانه ، اعم از يک کشور همسايه مانند ترکيه و پاکستان، تا سرزمينهاي دور دستي چون استراليا، کانادا و آمريکا چرا تا اين اندازه رواج يافته و چرا هنوز ، سيل مهاجرت از کشور نه تنها متوقف نشده، بلکه افزايش يافته است.
ساده انديشي است در شرايط کنوني ، انگيزه و علل عده اي از هموطنان که بار سفر بسته و قصد مهاجرت دارند را صرفا در تامين نيازهاي مادي و نداشتن تعصب نسبت به کشور خويش و شيفتگي جاذبه هاي غرب دانست.
به گفته صاحب نظران ، طي سالهاي اخير عده اي از متخصصان که احترام و منزلت اجتماعي خويش را مورد هجوم مي ديدند و از سويي امکانات درآمدي آنان نيز محدود شده بودند، ترک وطن کرده اند.
اين صاحب نظران همچنين معتقدند، بيش از 80 درصد از مهاجرتها خود خواسته نيست، چرا که هر انساني به موطن خويش علاقه مند بوده ولي اگر ارتباط ريشه اي خويش را با سازمان محيطي خود قطع شده ببيند، لاجرم مهاجرت مي کند.

پديده مهاجرت نخبگان و متخصصان به خارج از مرزها، براي نخستين بار در دهه 1960 به صورت مهاجرت انديشمندان، متخصصان و صاحب نظران کشورهاي در حال توسعه به ايالات متحده آمريکا، کانادا و اروپاي غربي و اقامت آنها در اين مناطق، ظهور و بروز يافت
برهمين اساس سرمايه اصلي کشورهاي در حال توسعه که نيروي انساني متخصص مي باشد به بهاي ارزان در اختيار کشورهاي توسعه يافته قرار مي گيرد و اين کشورها هرساله ميلياردها دلار از طريق مهاجرت مغزها از دست مي دهند.
کارشناسان مي گويند که جذب هر فرد تحصيلکرده با مدرک فوق ليسانس يا دکتري از کشورهاي جهان سوم يک ميليون دلار سود عايد کشورهاي مهاجر پذير مي کند که بدين ترتيب کشورهاي جهان سوم باوجود دارا بودن 80 درصد جمعيت جهان تنها 20 درصد درآمد جهان و 1 درصد توان علمي جهان را در اختيار دارند.